یسنا چیکیلو

پیاده روی

عزیزکم میونه اش با پیاده روی خیلی خوبه.اما اصلا نمیشه بهش اعتماد کرد .چون یهو تو مسیر رفتن تصمیم میگیره که برگرده یا چیزی رو از روی زمین برداره اونموقه است که چت میکنه و حرف حرف خودشه.با باباش هم که میره بیرون به تقلید از اون به علامت سلام دستشو برای بچه هاو مغازه دارای محل بالا میبره جاااانه دلم ...
7 شهريور 1390

سه چرخه

سه چرخه گل مامان کادوی تولدشه از طرف مامان جونش.خانمی جدیدا خییییلی استادانه و بدون ترس سوارش میشه وبعد هم روی صندلی می ایسته صدای بابا جونشو در میاره .اما انگار نه انگار.گوشش بدهکار  نیست.حیوونکی تا حالا سه بار افتاده از روش ولی خوشبختانه طوریش نشد ...
6 شهريور 1390

بدون عنوان

گل مامان خیییییلی فضول شده.اصلا وقت نمیکنم بشینم و براش خاطره ایییی عکسییی چیزیییی بفرستم رو وبلاگش.حالا دیگه شیر پاستوریزه که میخوره  سیر که شد  نیشو در میاره و بقیه شیرو همینطور که داره را ه میره تو پذیرایی میریزه رو زمین من چی؟فقط باید بیفتم دنبالش تا جلوی این فاجعه رو بگیرم . آخه دلم نمیاد دیگه براش شیر نخرم.خیلیییی دوست داره.حلا دیگه براش بستنی میخرم. دوقلو.یه قلشو میدم بهش قل دیگه رو میذارم تو فریزر.اولی رو که خورد میاد میایسته پیش فریزر و میگه آم تا قل دیگه رو بخوره.عزییییز دلم ...
6 شهريور 1390

شهربازی

دخملی مامان بازی رو خیییلی دوست داره.و عااااشق شهربازی. باید چشماشو دید وقتی میرسیم به محوطه پارک دستمو ول میکنه و میدوه به سمت وسایل بازی و داد میزنه تاب تاب باباش بدو میره وسوار وسایلش میکنه. چرخ و فلک ..اسب سواری ..استخر تووووپ.. ماشین بازی و...بادکنک رو باید بخریم.بستنی رو هم میخوریم.خلاصه خییییلی بهش خوش میگذره.عزیزم ...
3 شهريور 1390

اتتته

وقتی خانمی میخواست کسی یا چیزی رو بزنه میگفت اااه.جدیدا این کلمه اصلاح شده به اااتتتته به هتی میگفت اده حلا شده هتی.البته با آهنگ خوشکل وصدای ناااز خودش به یخ میگه زخ. به داغ هم میگه داد.به آدامس میگه آمی.البته همش چند روزه که باهاش آشنا شده و ولکنش هم نیست.او قوربونش بره مامان ...
1 شهريور 1390